سوال: سلام حاج آقا-من دختری 23 ساله مجرد و محصل هستم -به ظاهر خیلی محجبه و مذهبی هستم -
حدود 2ساله با پسری دوست شده بودم -پنهانی -کسی نمیدونه -رابطه ما طوری شد که به رابطه جنسی رسیدیم -احساس گناه کردم -به اون آقا گفتم نمیخوام گناه کنم ولی گفت محرمیت می خونیم -نمیدونم درست بود یا غلط محرمیت خوندیم و رابطه رو ادامه دادیم-تا اون آقا رفت شهر خودشون و ازدواج کرد-بعدها کم شد رابطمون و یه روز بهم گفت دیگه نمیخوام رابطه داشته باشیم بیا توبه منیم ودیگه رابطه نداشته باشیم .اوایل محرم بود
توبه کردم -خیلی گریه کردم -ولی خیلی به هم ریختم حاج آقا -عجیب دلتنگشم-دوسش دارم -ولی واقعا دیگه نمیخوام گناه کنم-کمکم کنید -شما رو به خدا -دارم دیوانه میشم-حداقل بگید چطوری بی خیال بشم و دیگه بهش فکر نکم
هر چه می کنم نمی توانم به کسی دل ببندم و از هیچ خواستگاری خوشم نمی اید و نمی توانم او را فراموش کنم ، و نمیتوانم خاطرات ، اسم و تصویر صورتش و حتی مسائل جنسی را فراموش کردم و با هر خواستگاری که تا حدی پیش می روم می ترسم دچار زنای ذهنی بشوم چون در قلبم کسی دیگر است ..
پاسخ نویسنده وبلاک راه فضیلت و معراج:
یکی از آثار عشق و علاقه زیاد موجب میشود که انسان احساس کند معشوق همیشه کنار او است و نمی تواند از آن دل بکند اما در حقیقت چنین نیست و خیال و توهم است، اما توهم و پندار ریشه در یک حقیقت بسیار عالی و ارزشمند دارد، و آن اینکه یکی وجود دارد که همیشه ما را میبیند و در هر حال مراقب ما است و هیچ لحظهای از او غایب نیستیم، خواه به فکر او باشیم یا نباشیم و او کسی جز خداوند بزرگ نیست.
احساستان اگر چه یک احساس کاذب است و به نوعی از اصل خود منحرف شده، اما نشان از یک حقیقت بسیار عالی و ارزشمند دارد.
آیا به خداوندی که هر لحظه کنار تو است و تو را میبیند و هیچ کاستی و کمبودی ندارد و همه زیباییها از او است و خود زیبای مطلق است، چنین عاشق و شیفته شدهای؟!
واقعاً چه ارزشمند و عالی است، کسی خدا را این گونه ببیند و احساس کند که هر لحظه و هر آن او را میبیند و حضور خداوند را لمس کند.
به نظر میرسد خودتان نیز متوجه این مسئله شدهاید که احساستان به جهت علاقه شدید به فرد مورد نظر است. عشق و علاقه شدید، حکم عقل را کمفروغ و بیاثر نموده، به گونهای که تصور میکنید همه جا شما را میبیند و حضورش را در همه جا احساس میکنید. به همین خاطر برای فراموش کردن او با ما مشاوره کردهاید. ما نیز ابتدا از شما میخواهیم که تأمل کنید چرا چنین گرفتار عشق شدهاید و با خودتان خلوت نمایید و وسوسههای شیطانی یا نفس اماره را از خود دور نمایید و به خود بگویید که چگونه چنین اسیر عشق شدهاید که فکر میکنید او همه جا حاضر است؟ او که انسانی است با همه کاستیها و عیبها، اما چگونه نتوانستید این گونه عاشق خدایی شوید که همه جا حضور دارد و همه هستی ما از اوست؟
در ضمن برای بهتر فراموش کردن او، راههای عملی لازم است که به آنها توجه کرده و عمل نمایید.
1ـ دراولین فرصت مناسب ازدواج کنید، چون ازدواج به نیازهای عاطفی شما پاسخ مثبت می دهد.
2ـ یک رشته فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و عملی در زندگی قرار دهید تا بتواند فکرتان را از او منصرف نماید.
3ـ به فعالیت های ورزشی اهمیّت دهید، چون این نوع فعالیت ها، دریچه ای برای خروج فشارهای ناشی از تراکم انرژی انباشتة شما محسوب می شود.
4ـ اوقات فراغت را با کارهای متنوع پر کنید تا کم تر به او فکر کنید.
با ایجاد اشتغال فکری و ذهنی یا بدنی و فیزیکی از بیکاری اجتناب کنید. با مشغول ساختن خویش به مطالعه کتابهای درسی و غیر درسی، فکری و استدلالی مانند ریاضیات، فلسفه و منطق، یا مطالعه کتابهای ادبی(شعرو داستان) همچنین با حفظ آیات قرآن یا اشعار مفید، ذهن خود را از آن «سوژه» منحرف سازید. پرداختن به کارهای بدنی و فیزیکی به خصوص ورزشهای پرجنب و جوش و دسته جمعی یا شرکت در مجامع عمومی نظیر کلاسهای علمی و آموزشی، دینی و مذهبی، هنری و ادبی، راهکارهای مفیدی هستند برای فراموشی تدریجی آن سوژه.
5ـ طریق مهم فراموشی دوستتان، جایگزین کردن عشق حقیقی (که عشق به خدا است) به جای عشق مجازی می باشد. جز خدا هیچ موجودی قابلیت معشوق بودن را ندارد. معشوق مجازی (غیر خدا) هر کس باشد، خالی از عیب و نقص نیست. پس باید عاشق کسی شد که فنا ناپذیر و ابدی و صاحب همة کمالات است، او پروردگار است.
اگر انسان عشق به خدا داشته باشد، دیگر گمشده ای ندارد و دچار اضطراب و نگرانی نخواهد شد، چون احساس می کند تکیه گاه مطمئنی دارد. رابطة خود را با خدا زیاد کنید و با دعاها و عبادت ها و تلاوت قرآن با خدا ارتباط داشته باشید تا احساس آرامش کنید.
6- از تنهایی پر هیز کنید.
شیطان در تنهایی بسیاری افراد به خصوص جوانان، همدم آنان است و با حضور فعال و وسوسه انگیز خویش در ذهن و خیالشان آنان را اسیر و گرفتار دام خویش میسازد، از این رو باید از هر گونه تنهایی، در هنگام خوابیدن، درس خواندن و مطالعه کردن، در جایی ماندن و قدم زدن و به طور کلی هر گونه تنهایی دوری کنید.
8- از حق تعالی و اولیای الهی استمداد بطلبید.
یکی از موثرترین راهها یاری جستن از حق تعالی و درخواست فروتنانه و عاجزانه از او و توسل به اولیای الهی علیه السلام به خصوص توسل و ارتباط قلبی با حضرت بقیه ا...(ارواحنا فداه) است که می توانی این مشکل و هر مشکل دیگری را با آن حل کنی.
اشتغال ذهن به امری واهی و غیر مقدس از وسوسه های شیطان است. برای رفع وسوسههای شیطان و دور ساختن او از ذهن و وهم، در روایات منقول از معصومین(علیهم السلام) دستورهایی رسیده است که در زیر به ذکر یک دستور بسنده می کنیم:
مردی نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از وسوسه شیطان شکایت کرد که ذهن او را به امری مشغول میسازد. حضرت فرمود: مکرر بگو: « توکلت علی الحی الذی لایموت، والحمدلله الذی لم یتخذ ولداً، ولم یکن له شریک فی الملک، و لم یکن له ولیٌ من الذل و کبره تکبیراً» آن مرد پس از مدتی خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض کرد: به دستور شما عمل کردم، خداوند وسوسه مرا برطرف کرد. (1)
پی نوشت ها:
1. میزان الحکمة ج4 ص3526
لطفا سوالات خود را در قسمت نظرات وبلاک معراج یا راه فضیلت برای ما بنویسید